سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زبانت را به نرم گویی و سلام کردن، عادت بده، تا دوستانت فراوان شوند و دشمنانت اندک گردند . [امام علی علیه السلام]

جهت اطلاع از تنظیمات و ویــــرایش این قالب اینجا را کلیک کنید.

.:: کلیک کنید ::.
نمازجمعه شهر سلفچگان
نویسنده :
تاریخ : 93/3/3:: 12:3 عصر

 

نماز جمعه این هفته شهر سلفچگان با امامت حجت الاسلام گلدوست برگزار شد.


خلاصه خطبه اول:


خودم را و شما نمازگزاران بزرگوار را به رعایت تقوای الهی سفارش می کنم امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید:

لَو اَنَّ السَّماواتِ و َالارضَ کانَتا عَلى عَبدٍ رَتقا ثُمَّ اتَّقَى اللّه  لَجَعَلَ اللّه  لَهُ مِنها مَخرَجا وَرَزَقَهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ؛ 

اگر آسمان ها و زمین راه را بر بنده اى ببندند و او تقواى الهى پیشه کند، خداوند حتما راه گشایشى براى او فراهم خواهد کرد و از جایى که گمان ندارد روزى اش خواهد داد.

از آیات و روایات چنین دریافت مى‏گردد که لحظات مرگ و جان‏کندن، لحظه‏ هاى سخت و هراس‏انگیز و دردناکى است، که مال ثروت و فرزند و همسر به داد ما نخواهد رسید. فقط و فقط اعمال ما هست که در قبر و قیامت به درد ما خواهد خورد. پس باید با رعایت تقوای الهی خودمان را برای چنین روزی آماده کنیم.

اما در هفته آینده مناسبت هایی را در پیش رو داریم که به برخی اشاره می کنم.


سالروز سپردن علم به دستان علی علیه السلام در روز خیبر

شنبه آینده سالروز سپردن علم به دستان امیرالمومنین علی علیه السلام در روز خیبر است.

در تاریخ آمده که روز اول نبرد بین مسلمانان و یهودیان خیبر علم به دست خلیفه اول مسلمین سپرده می شود واو در روز اول شکست سختی از یهودیان خیبر خورده و مایوسانه بر می گردد. این شکست باعث تضعیف روحیه لشگریان اسلام می شود.

روز دوم نبرد علم به دست خلیفه دوم مسلمین سپرده می شود و او هدایت و فرماندهی لشگریان اسلام را در این نبرد به عهده می گیرد اما او نیز در این جنگ شکست خورده و برمی گردد.

دو بار شکست پی یاپی باعث تضعیف روحیه مسلمین شده و آنها روحیه لازم را برای نبرد با یهودیان از دست داده بودند. قراین و شواهد از شکست مسلمین در این نبرد حکایت می کرد.

پیامبر بزرگوار اسلام فرمودند: "من فردا علم را به دست کسی خواهم سپرد که خدا و پیامبرش از او راضی است و او هم از خدا و پیامبرش راضی است."


روز سوم نبرد، پیامبر صل الله علیه و سلم سراغ برادرش علی بن ابیطالب را گرفته و فرمودند: "علی را بین شما نمی بینم او کجاست؟ گفتند یا رسول الله چشم درد شدیدی دارند و در خیمه در بستر بیماری هستند. پیامبر به عیادت علی علیه السلام رفتند، چشمان علی علیه السلام که به پیامبر افتد از بستری بیماری به زحمت بلند شده و به پیشواز پیامبر صل الله علیه و آله آمدند درد چشمانش توان علی را گرفته بود پیامبر فرمود علی چه شده است؟ امام اول مسلمین جواب دادند یا رسول الله چشم درد بسیار شدیدی دارم.

 رسول اکرم آب دهان مبارکشان را به چشمان علی علیه السلام مالیدند. و درد چشمان علی علیه السلام ساکت شد. و علم را به دستان علی علیه السلام سپردند.

روز سوم نبرد، علی علیه السلام علم را در حالی تحویل گرفته اند که لشگر اسلام، دوبار شکست خورده بود و روحیه جنگیدن نداشت .

علاوه بر این یهودیان خیبر پهلوانان بسیار نامی مثل "مرحب خیبری" داشتند. مرحب پهلوانی بود که دو تا کلاه خود آهنین به سر می گذاشت و دو زره به تن می کرد و با دو شمشیر می جنگید و آوزه اش کل جزیره العرب را فرا گرفته بود.

وقتی دروازه خیبر باز می شد و مرحب و برادرانش از قلعه بیرون می آمدند بسیاری با دیدن آنها پا به فرار می گذاشتند .

علی علیه السلام با رشادت و شجاعتی بی نظیر مرحب خیبری و برادرش را به درک واصل کرده و داخل قلعه خیبر شدند. در همین جنگ بود که علی علیه السلام دروازه خیبر را از جا کندند و از آن به عنوان سپر استفاده کردند. رشادت های این امام همام در این نبرد سهمگین، پیروزی را به نفع مسلمان رقم زد. و فردا سالروز همان واقعه مبارک است. اگر شجاعت علی علیه السلام در این نبرد نبود، یقینا سرنوشت جنگ به نفع یهودیان خیبر تمام می شد.

 


وفات ابوطالب

وفات ابوطالب را هفته آینده پیش رو دارم.

نام مبارک آن حضرت عمران است، و پدرشان جناب عبدالمطلب و مادرشان فاطمه بنت عمرو بن عائذ است.ابوطالب علیه السلام با عبدالله پدر حضرت محمد صل الله علیه و آله وسلم از یک پدر و مادر بودند.

برخی افراد مغرض به خاطر بغضی که نسبت به علی علیه السلام داشته اند خواسته اند با ایجاد شبهه بگویند که ابوطالب با همه حمایت هایی که از پیامبر اسلام داشته اند اما هرگز ایمان نیاورده اند. این شبهه که مغرضانه و بدون پشتوانه علمی مطرح شده است را خود تاریخ جواب می دهد. مگر می شود فردی همه زندگی اش را در راه دفاع از آرمان هایی برادر زاده ای خرج کند و خودش به راه او ایمان نداشته باشد.

روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد الحرام نشسته بود که مشرکان قریش، شکمبه‌ی شتری را بر سرش ریختند و لباس‌هایش را آلوده کردند.

پیامبر با ناراحتی نزد ابوطالب رفت و ماجرا را بازگفت و پرسید:« عموجان، جایگاه من در میان شما چگونه است؟»

ابوطالب شمشیر به دست گرفت و به حمزه گفت:"شکمبه را بردار." آن گاه همراه پیامبر به سوی مشرکان قریش که به رسول الله اهانت کرده بودند رفت. آنها کنار کعبه نشسته بودند و آثار خشم را در چهره ابوطالب می‌دیدند.

ابوطالب به حمزه گفت:"شکمبه را بر سر و صورت همه بمال. "

حمزه نیز دستور ابوطالب را اجرا کرد. آن گاه ابوطالب به پیامبر گفت:"ای برادرزاده، جایگاه تو در میان ما این است."

ابوطالب آن‌چنان از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حمایت می‌کرد که تا زنده بود، دشمنان پیامبر جرأت نداشتند آشکارا با او دربیفتند، یا به او توهین کنند.

امام صادق علیه السلام فرمود:

وقتی ابوطالب از دنیا رفت، جبرئیل بر پیامبر نازل شد و گفت:" ای محمد، از مکه بیرون برو که دیگر یاوری در آنجا نداری."

در برخی روایات هم به ایمان ابوطالب اشاره شده است.

من جمله در روایتی آمده است که

فردی نزد اما امام باقر علیه السلام آمده و گفت: "یابن رسول الله مردم می گویند ابوطالب در آتش خواهد بود.چون هرگز ایمان نیاورده است. امام بسیار نارحت شده و پاسخ دادند اگر ایمان ابوطالب را در یک کفه ترازو و ایمان این مردم را در کفه دیگر ترازو قرار بدهند ایمان ابوطالب بر ایمان این مردم می چربد.

و در ادامه فرمودند مگر نشنیده اید که جدمان علی علیه السلام در زمان حیاتشان به دوستدارانشان می فرمودند از طرف عبدالله پدر پیامبر و ابوطالب پدر من حج نیابتی انجام دهید. اگر ابوطالب ایمان نیاورده بود حج نیابتی به چه دردش می خورد.

خطبه دوم

رعایت تقوا برکات بسیار زیادی دارد در حدیثی پیامبر بزرگوار اسلام می فرمایند: "هر کس که می خواهد روزی اش زیاد بشه و عمرش طولانی بشه تقوای الهی را رعایت کند."

شهادت امام کاظم علیه السلام

وقتی امام کاظم علیه السلام به امامت رسیدند فرقه های نوظهوری در جامعه به وجود آمده بود. اسماعیلیه و فطحیه و ..متاسفانه عده ای از مردم گمراه شده و ازاین فرقه ها پیروی می کردند. غافل از اینکه امام معصوم باید نشانه هایی داشته باشد.

 اما از کجا میشه فهمید که امام بعدی کیست. شناخت امام از چه راه هایی ممکن است. یکی از راههای شناخت امام نصب و معرفی توسط امام قبلی است.

 همانگونه که امام علی را پیامبر در واقعه غدیر به مردم معرفی کردند که امام بعد از من علی علیه السلام است. امام علی هم امام حسن و هکذا به همین منوال معرفی امام بعدی توسط امام قبلی صورت می گرفت. امام صادق علیه السلام هم در زمان حیات مبارکشان امام موسی بن جعفر را به عنوان خلیفه و امام بعد از خودشان نصب کردند.

راه دیگر شناخت اما این است که هر سوالی از او بپرسی جواب بگوید. اگر سوالی پرسیدی و امام نتوانست جواب بگوید، او نمی تواند امام باشد.

 نوشته اند فردی از خراسان برای دیدن امام کاظم علیه السلام رفتند. وقتی وارد شدند شروع به تکلم با زبان عربی کردند. اما امام علیه السلام با او به زبان فارسی سخن گفتند. مرد خراسانی تعجب کرده و گفت مگر شما فارسی هم بلد هستیدو امام جواب دادند اگر من فارسی بلد نباشم چه برتری نسبت به تو دارم امام به همه زبانهای دنیا تسلط کامل دارند.


معجزه ای از امام کاظم علیه السلام را در اینجا مناسب است بگویم.

مومنین عزیز همه امامان ما اهتمام فراوانی در رسیدگی به فقراء داشتند. این بزرگواران توصیه های فراوانی در مورد رسیدگی به فقراءداشتند.


علی بن مغیره می گوید:

همراه امام موسی کاظم علیه السلام در منی می‌رفتیم که با زنی روبه‌رو شدیم که که فرزندان کوچکش به دورش حلقه زده بودند و همگی سخت می‌گریستند.

امام فرمود:"چرا گریه می‌کنید؟"

زن که امام را نمی شناخت گفت:" تنها سرمایه من و این فرزندان یتیمم گاوی بود که از شیرش زندگی را می‌گذراندیم. اینک گاو مُرده و ما درمانده شده‌ایم."

امام فرمود:« آیا دوست داری آن گاو را زنده سازم؟"

گفت:"آری، آری!"

امام به گوشه ای رفت و دو رکعت نماز خواند و دست به سوی آسمان گرفت و دعا نمود. آنگاه کنار گاو مرده آمد و ضربه ای به پهلوی گاو زد. ناگهان گاو زنده شد و از جا بلند شد.

زن با دیدن این صحنه فریاد زد:« بیایید که قسم به خدای کعبه، او عیسی بن مریم است!"

مردم ازدحام کردند و به تماشای گاو و سخنان زن مشغول شدند و امام خود را در بین مردم گم نمود و به راه خود ادامه داد.

در هفته آینده شهادت چنین امام همامی را در پیش رو داریم امیدواریم دوستداران آن حضرت به نحو احسن مجالس بزرگداشت و سوگواری برای آن حضرت در سطح شهر برگزار نمایند.


سوم خرداد

صدام ملعون با نام گذاری جنگ هشت ساله به "قادسیه" تلاش می کرد همه اعراب را علیه ایران بسیج کند و متاسفانه در این امر هم تا حدودی موفق شد. اما چرا صدام نام این جنگ را قادسیه نامید.

جنگی بین ایرانیان و اعراب در زمان "یزدگردسوم" اتفاق افتاد. که به خاطر عدم حمایت مردم ایران از حکومت زمان به خاطر ظلم و ستم هایی که بهشان می شد. ابرقدرت ایران در مقابل سپاه اسلام شکست خورد. در این جنگ بسیاری از مردم ایران با سپاه اسلام همکاری می کردند. من جمله روش شکست و مقابله با فیل را به سپاهیان اسلام یاد دادند و گفتند تنها راه مقابله با فیل ها این است که خرطوم آنها را بزنید. صدام و متحدانش با نادیده گرفتن امتیاز اسلام در این نبرد سعی کردند به این نبرد بیشتر جنبه ناسیونالیستی بدهند. لذا این نبرد را قادسیه نامید.

صدام حسین با پاره کردن قطع نامه الجزایر به ایران حمله کرد شما می دانید بسیاری از اعراب در این جنگ صدام را یاری می کردند. با حمله ایران علی الرغم رشادت های مردمی،شهر سقوط کرد. اما در عملیات بیت المقدس که در چهار مرحله انجام شد ایران توانست این شهر را آزاد کند. ازادی این شهر برای بسیاری از متخصصان و کارشناسان غربی امری محال به نظر می رسید. کشورهای غربی که آرایش نظامی سپاه ایران را رصد کرده و در اختیار رژیم منحوس صدام قرار می دادند. از چند روز قبل از آغاز عملیات با جنگ روانی تلاش می کردند روحیه ایرانیان را تضعیف کنند. رادیو دولتی انگلیس چند روز قبل از حمله ایران در تحلیلی گفت: "چنانچه ایرانیان در صدد باز پس گرفتن خرمشهر برآیند سخت ترین گردو را برای شکستن برگزیده اند."

بعد از پیروزی غرور آفرین نیروهای ایران و آزادی خرمشهر وزیر امور خارجه آمریکا"اکساندرهیگ" در یک سخنرانی شرم آور پیروزی ایران و باز پس گیری خرمشهر را برای آمریکا نگران کننده دانسته و می گوید: "پیروزی های اخیر ایران در جنگ با عراق برای آمریکا نگران کننده است و منافع غرب خصوصا آمریکا را در منطقه به خطر انداخته است"

پس از پیروزی ایران در عملیات بیت المقدس، اسرائیل بلافاصله به جنوب لبنان حمله کرد. برخی از سیاستمداران آن زمان معتقد بودند که باید نیرو به لبنان اعزام شود و همزمان در دو جبهه ایران بجنگد. اما امام با درایت خاصی که داشتند آن جمله تاریخی را که" راه قدس از کربلا می گذرد"را ایراد فرمودند و این ترفند مکارانه دشمن را نقش برآب کردند.


 



کلمات کلیدی :